- خرس کین
باسن کلفت، کون کلفت
معنی خرس کین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هر یک از پیروان بابک خرّمی رهبر ایرانی خرم دینان که قیام آنان علیه خلفای عباسی را رهبری کرد، کنایه از کسی که به محرّمات دینی بی اعتقاد یا بی توجه باشد، اباحتی
(اِ تَ)
لغت نامه دهخدا
کرسی ناحیۀ رن سفلی، در کنار ایل، دارای 5649 تن سکنه. ناحیۀ مزبور شامل 4 کانتن و 50 کمون و 66895 تن سکنه است
(خُرْ رَ)
لغت نامه دهخدا
نام عقیدتی بوده است که بابک بر آن بوده. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به بابک خرم دین شود: بعد از آن حوشب دعوی نبوت کرد. چنان نمود که شریعت عقوبت است و راه خرم دینی آشکار کرد. (کتاب النقض ص 329)
(گَ)
لغت نامه دهخدا
کنایه از دشمن قوی. (آنندراج). آنکه کینه اش قوی بود:
سردنفس بود سگ گرم کین
روبه از آن دوخت مگر پوستین.
نظامی.
شکایت کرد پیش هم نشینان
که بد باشد جفای گرم کینان.
امیرخسرو (از آنندراج)
سردنفس بود سگ گرم کین
روبه از آن دوخت مگر پوستین.
نظامی.
شکایت کرد پیش هم نشینان
که بد باشد جفای گرم کینان.
امیرخسرو (از آنندراج)
(اِ)
لغت نامه دهخدا
تماس لرد. سیاستمدار انگلیسی، متولد در ادمبورگ. وی یکی از خطبای بزرگ عصر خویش بود. (1750-1823م.)
ابنزر. حکیم الهی از مردم اکس ّ و یکی از مؤسسین کنیسۀ مخالف عقاید رسمی اکس. (1680-1754م.)
ویلیام. او راست: تاریخ هندوستان در عصربابر و همایون که در سال 1854 میلادی تألیف شده است
ابنزر. حکیم الهی از مردم اکس ّ و یکی از مؤسسین کنیسۀ مخالف عقاید رسمی اکس. (1680-1754م.)
ویلیام. او راست: تاریخ هندوستان در عصربابر و همایون که در سال 1854 میلادی تألیف شده است
کسی که کینه ای سخت دارد دشمن قوی: سرد نفس بود سگ گرم کین رو به از آن دوخت مگر پوستین. (نظامی)
خرس بان، خرس بازکسی که جهت سرگرم کردن مردم خرس رقصاندلوطی
چربی خرس که بنابر تجارب طب سنتی، خواص دارویی دارد
بچه خرس
توله ی خرس
وارونه، سرو ته